تازه دوستم زنگ ده می گه بلاگفا ساختم منم بهش نگفتم که دیگه اونجا نمی نویسم حالا باید اونجاهم یه چیزهای بنویسم ولی غیر محرمانه چون از قدیم گفتن حرفی که ازدهن دراومد پخش می شه یایه چیزی تواین مایه ها ...
تنهایی چیز عجیبیه گاهی وقتها خودمون رو به هر دری میزنیم که تنها نباشیم ولی گاهی اوقات با هردوز وکلکی هم شده نمی خواهیم لحظه های تنهایی مون رو با کسی قسمت کنیم
نمی دونم شاید به همون مبحث ظاهر سازی جلوی ادمها مربوط می شه واینکه می ترسیم خود حقیقیمون رو لو بدیم
تانگردی آشنازین پرده رمزی نشنوی
گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش
کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باورکند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می شود
و حس باغچه انگار
چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست
حیاط خانه ما تنهاست
سلام.
حرفهای صمیمی هستن.
آره درسته تنهایی ما بعضی وقتها تنها داراییمون می شه.
معلوم جایی دیگه ای هم می نوشتی.
اگه می تونی آدرس اونجا رو هم بده. دوست دارم نوشته های قبلی تورو هم بخونم.
شاد باشی